سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

درس عبرت - ماوراء

درس عبرت (یکشنبه 86/7/22 ساعت 2:14 عصر)

عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده، وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه ای در آن آب می خورد.
فکر کرد؛ اگر قیمت کاسه را بپرسد، رعیت ملتفت مطلب می شود و قیمت گرانی بر آن می نهد. برای همین گفت: "عمو جان! چه گربه ی قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من به فروشی؟"
رعیت گفت: "چند می خری؟" مرد گفت: "یک دلار"
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: "خیر اش را به بینی"
عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: "عمو جان! این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود، بهتر است کاسه ی آب را هم به من به فروشی" رعیت گفت: "قربان! من به این وسیله تا به حال پانزده گربه فروخته ام. کاسه فروشی نیست."

  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 181 بازدید
    دیروز: 61 بازدید
    کل بازدیدها: 166106 بازدید
  •   درباره من
  • درس عبرت - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      درس عبرت - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •